گزیده هایی از برنامه معرفت با حضور استاد دینانی ---- جلسه ٢٩٥ - ٢٢فروردین
==================================
فارابی فلسفه را به اسلام وارد کرد. برای همین او را تقبیح می کنند. تعریف خودش از فلسفه "نظم دهنده ی فکر" است. خودش معتقد است که تقلید نکرده از یونان بلکه ((از قلم افتاده این قسمت، شرمنده J))
بسیاری از فلسفه خوششان نمی آید ولی نمی دانند فلسفه به صورت نامرئی دارد در خودشان عمل می کند. فلسفه همان تفکر است و از این جهت همه فیلسوف هستند . مثلا بچه ای که سوال می پرسد.
***اصلا انسان و جهان متاخر و ظهور آگاهی است.*** منتها انسان به تدریج گرفتار عادت و شهوات می شود.
فلسفه تذکر و تفکر است. تذکر یادآوری است. ذکر قدیم. ذکر دور ترین، ذکر واقعی است.یعنی حق ، هستی و عهد الست. زبان آنجا زبان هستی است. تذکر بدون تفکر نمیشود. باید اصل را به یاد آورد تا فکر اصیل شود. اگر به آغاز هستی برسی به پایان آن هم رسیده ای. تفکر زبان هستی است.
***شنیدن واقعی زمانی است که صدای غیر با کلام خود آدم آغشته نشود.*** معمولا آدم صدای خودش را می شنود.باید انسان موقع شنیدن کلام خودش را در پرانتز بگذارد. إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ ﴿الشعراء: ٢١٢﴾ اینجوری نمی تواند صدای فکر و صدای هستی را بشنود.
کلمات مثل خمره نیست که تمام بشود. مثل چاه است که هر چه ازش آب بکشی باز فوران دارد. وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا اینها هم همینطور. کلمه بسط و ظهور تفکر است.
در جامعة الحکمتین می گوید من افلاطون را فیلسوف می دانم که مرا به مبادی تذکر می برد و ارسطو را از این جهت که چکونه اندیشیدن و منطق را به من یاد می دهد، و خودم اضافه می کنم به آن چه اندیشیدن را!!!
تفکر امروز بشر غلبه بر طبیعت است که غلبه بدون خشونت نمی شود. این تفکر بدون تذکر است. تفکر با تذکر باعث می شود انسان به اصل متوجه شود جایی که در آنجا رحمت و صلح و صفای مطلق است و آن فکر می تواند سامان دهد. فیلسوف باید با تاریخ فلسفه و تاریخ آشنا باشد. ((من این جمله آخری را خودم قبول ندارم.))
زمان و تاریخ مثل یک ظرف خالی نیست که حوادث در آن قرار گیرد . اشتباه است چون ما زمان تهی نداریم که خالی از حوادث باشد. ***زمان هنگامی هست که آگاهی به حوادث وجود داشته باشد. زمان و تاریخ یک خط مستقیم نیست که بیش برود مثل دایره ای است که مرکز آن تفکر و فلسفه است.*** کسی که با این مرکز آشنایی نداشته باشد یا در حاشیه ی تاریخ است یا در خارج آن. اصل مطلق تذکر آگاهی مطلق و حضرت حق است.
جرا درنده ترین حیوان مفسد نامیده نمی شود؟ برای اینکه فکر ندارد. یعنی از مسیر ذکر اصیل خارج نمی شوند. ((این چند جمله آخر احتیاج به فکر دارد، باید دید منظور استاد چه بوده؟))