گزیده هایی از برنامه معرفت با حضور استاد دینانی ---- جلسه 321
========================
هر حیوانی آوای مخصوص به خود دارد که مختص اوست و با آن شناخته می شود و غریضی و طبیعت اوست. ولی انسان با سخن شناخته می شود که در بدو تولد نمی داند و بعد یاد می گیرد!!! از کجا می آموزد؟ ار بیرون.!!!
پس انسان درون و برون دارد و می داند که برونش غیر از درونش است.!!! بیرون حیوانات بیرون از پوستشان است ولی بیرون و درون انسان طبیعت و عقلش است.
کنت کنز مخفیا در سخنش که کن بود ظاهر شد.
مخزن سخن انسان حرکت سلول عصبی نیست ولو اینکه جزء علل پیدایش آن باشد.!!!
معانی قابل تجربه نیست و از عالم غیب می آید و عده ای از فقها معتقدند الفاظ نیز همراه آن می آید و واضعِ الفاظ را خدا می دانند.
علامه طباطبایی می گو ید سخن انسان تجلی سخن خداست.
کلمات انسان تجلی عقل است و انسان نا تمام است.
عقل همواره در تکامل است .
انسان مادامی که دانش جو است میداند و هنگامی که گمان کرد دانا شده نمی داند.