:) صلوات بفرستیم
موضوعات وبلاگ
معرفی وبلاگ
سلام در این وبلاگ مطالب زیر را گرد آورده ام: + گزیده هایی از سخنان علمای عزیزی که شنیدن حرف هایشان واقعا برای یک انسان دانشجو و حق طلب لازم به نظر می رسد . + آیات، احادیث و اشعاری که به نظرم جالب می آید و جای فکر دارند. + نوشته های خودم در زمینه های شعر و فلسفه و عرفان و دل نوشته و اقتصاد و سیاست و الکترونیک(که رشته تحصیلی ام است) و فیزیک. یا علی
جستجو در وبلاگ
همراه با آیات قرآن
آیه قرآن تصادفی
فیدها
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 362172
تعداد نوشته ها : 507
تعداد نظرات : 8
حدیث
حدیث موضوعی
وصیت نامه شهدا
وصیت شهدا
دانشنامه قرآنی
سوره قرآن
تدبر در قرآن
آیه قرآن
اوقات شرعی
اوقات شرعی

خلاصه ای از سخنرانی علامه جوادی آملی(حفظه الله) در مورد "کرامت در قرآن" - جلسه اول

===================

ولی خداست. هو الولی

 

خطاب اعتباری آن است که متکلّم و مخاطبی جدا وجود داشته باشد و بعد بین آنها خطاب باشد. ولی خطاب حقیقی آن است که مخاطب فرع بر خطاب باشد! کن فیکون

 

ولایت هم همین طور

در قرآن، جایی احکام ولی گرفتن در قرآن آمده

جایی هم خدا را ولی مطلق دانسته

اینکه شیطان ولی است این در عرض ولایت خدا نیست. لا شریک له ((الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَمْ یَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ یَکُن لَّهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَخَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِیرًا)) بلکه شیطان مامور خداست تا ولی آنکه آن ولایت را نپذیرفت تحت ولایت خودش بگیرد . ***ولی باز همین هم خارج از ولایت خدا نیست.‏***

انسان باید بکوشد مظهر این اسم خدا باشد.(هو الولی)‏

اگر نمی تواند مانند مسیح، ولیِ عده ای باشد لا اقل در نفس خودش مظهر ولی باشد! ولی قوای خودش باشد. ***نه اینکه قوایش ولی او شوند. هر چه خواست ببیند نه اینکه چشم هر چه خواست ببیند.!!!*** سخت است ولی لازم.

أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِیَاءَ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِیُّ وَهُوَ یُحْیِی الْمَوْتَىٰ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ

انسان در تهذیب نفس یا در خطر می فهمد ((که ولی واقعی کیست!)) هُنَالِکَ الْوَلَایَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَیْرٌ ثَوَابًا وَخَیْرٌ عُقْبًا ((در آنجا ثابت شد که ولایت (و قدرت) از آن خداوند بر حق است! اوست که برترین ثواب، و بهترین عاقبت را (برای مطیعان) دارد))

 

ولایت خدا را اولیا همینجا و کافران در عذاب می فهمند. می فهمند نه اینکه آنجا ولایت خدا باشد و اینجا نباشد. نه، اینجا هم اگر آتش می سوزاند و آب خیس می کند تحت ولایت خداست. منتها انسان یک زمان این را نمی داند و یک زمان می فهمد.

آنجا خدا را می یابد وگر نه وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ.

کان الله و لم یکن معه شیء و الآن کما کان

تفاوت از آن سمت نیست از این سمت است! خدا با کافر هست و کافر با خدا نیست.

 

در بحث اضافه، دو مقوله است مقوله اضافی و اضافه اشراقی. معیت هم این طور. معیت اعتباری مثل با هم بودن دو نفر در یک انجمن و یک معیت هم ...

تولی در کنار هم بودن است. پس ولا قرب است.

بر حسب تاثیر دو شی بر هم می گوییم اگر تاثیر دوجانبه بود هر دو ولی هم هستند ولی اگر تاثیر یک طرفه بود اولی والی و دومی  مولی علیه است. تاثیر دو جانبه مثل اخوت و تاثیر یک جانبه مثل علیت یا ابوت است. ولایت با فتحه تاثیر دوجانبه را می رساند. ولی هم تاثیر یک طرفه را می رساند و هم تاثیر دوجانبه.

باید در اتخاذ ولی هوشیار بود، در هر دو حالت، یعنی هم به عنوان محب و هم به عنوان سرپرست.

 تاثیر عقل و وحی در اینجاست.

***بعد از اطاعت از والی حقیقی خودش رفته رفته به مقام ولایت می رسد. ابتدا والی غضب و شهوت و خیال و وهم خود می شود و سپس والی جهان خارج. تا جایی که مرده زنده کند و درخت بی جان را زنده کند و مظهر هو الوالی شود و ولایت تکوینی بر جهان داشته باشد. .*** ((فکر کنم اینجای سخنرانی صدام حمله کرد و موشک زد(یا منافقین)و سخنرانی به هم ریخت))


چهارشنبه 27 12 1393 19:27
X