گزیده هایی از سخنرانی استاد مرحوم آیت الله آقا مجتبی تهرانی پیرامون "حقیقت بندکی" جلسه ١
===========================
رمضان نزول کلام رب است به سوی عبد و همینطور کلام عبد به سوی رب. یعنی قرآن و دعا. یعنی قوس صعود و نزول در هستی
دعا برعکس ندا آهسته است. از آن پایین تر نجوا است که می تواند بدون صوت باشد. الدعا مخ العبادة
خداوند منزه از قرب و بعد است و این آیات مربوطه مجاز و استعاره است. ((من خودم به شخصه به مجاز و استعاره بودن آیات اعتقاد ندارم L))
بلکه همین وجهه دل در او فانی است.
در کلام، این حرکات باد کار ساز نیست. ***بلکه یک توجه از بنده و یک نگاه از او کافی است.***
جلسه ٢
حضرت موسی از خدا می پرسد تو را ندا دهم یا دعا کنم؟ به نظر می رسد حضرت موسی ع می خواهد به این شیوه، شرح حال خودش را بدهد! و بگوید تو به من نزدیکی و من از تو دورم!
اگر دانی با عالی بخواهد صحبت کند باید عالی اجازه دهد. این اجازه در رمضان توسط نزول قرآن و صحبت کردن خدا با بنده و گفتن اینکه ادعونی استجب لکم صادر شده است. لم یجعل بینک و بینه حجابا و لا بوابا یعنی هر جی حجاب هست از خود انسان است
***قوی ترین صلاح را خداوند در اختیار انبیا قرار داد که با آن معجزه می کردند دعا بود.*** ((امام حسن علیهالسلام فرمود: یا ابن آدم من مثلک و قد خلی ربک بینه و بینک، متی شئت ان تدخل علیه توضأت و قمت بین یدیه، و لم یجعل بینک و بینه حجابا و بوابا، تشکو الیه همومک و فاقتک، و تطلب منه حوائجک، و تستعینه علی امورک و کان یقول: أهل المسجد زوار الله، و حق علی المزور التحفة لزایره. ای آدمیزاد! چه کسی مثل توست؟ که خدا میان تو و خود را بازگذاشته است، هر زمان خواستی که نزد او بروی، وضو گرفته و در برابرش میایستی. میان خود و تو، نه پردهداری گذاشته و نه دربانی. بلکه مستقیما به او اندوهها و نیازت را میگویی و از او خواستههایت را طلب میکنی و بر کارهایت یاری میطلبی. و آن حضرت همواره میفرمود: اهل مسجد زائران خدایند و بر میزبان سزاوار است که به دیدار کنندهاش هدیه دهد.))
درجات بُرد دعا به درجه خضوع و خشوع ربط دارد. که میزا ن معرفت انسان به کوچکی داعی و بزرگی مدعو را می رساند. برای همین دعای یک بنده خدا کن فیکون می کند ولی در کس دیکری کاری نمی کند. سلاح پیامبران که با آن معجزه می کردند همین است. (توصیه استاد : از ائمه بخواهید برایتان دعا کند.)