علت
العلل به زبان دیگر
======================
1-
اینکه آنچه که فرض کرده ایم و در نظر داریم ، معلول
محض باشد و خودش علت هیچ چیز دیگری نباشد.
·
2- اینکه
آنچه که منظور داریم
. علت
محض
باشد و معلول چیزی نباشد.
·
3- اینکه
آنچه که در نظر داریم هم علت چیز های دیگر باشد و هم معلول دیگری .
بعد گفته شد که اگر به موجودات و جهان نگاه کنیم می
بینیم که منطقا جور در نمی آید که چیزی بی علت بوجود آمده باشد.
بعد گفتیم که وقتی این سه دسته را در نظر می گیریم ،
امکان ندارد که آن دو دسته ی دیگر بدون علت محض وجود داشته باشند.
یعنی اینکه تا بگوییم معلول باید پی به علت برد.
یعنی اینکه در این طبقه بندی اگر قائل به این شویم که
دسته ی اول و سوم وجود دارد ، لاجرم وجود دسته ی دوم ( علت محض ) را پذیرفته ایم.
چرا؟
چون دسته ی اول و سوم معلول هستند و نیازمند به یک علت.
حال اگر علت آنها خود در دسته ی سوم باشد ، باز نیازمند
به وجود یک علت است.
یعنی غیر ممکن است این دو دسته بوجود آمده باشند ، الا ،
اینکه از دسته ی دوم یعنی علت محض ( علتی که معلول نیست ) بوجود آمده باشند.
علت محض = علتی که علت است و معلول نیست = علتی که دسته ی
دوم و سوم معلول اویند = علت تمام علت ها ( علت العلل ) = آنکس یا آنچه که به همه
چیز وجود می دهد و از کسی یا چیزی وجود نمی گیرد.
یکبار دیگر خلاصه می گویم: منطقا بوجود آمدن مخلوقات
بدون خالقی که مخلوق نباشد غیر ممکن است. و وجود پیدا کردن یک مخلوق بدون خالق غیر
ممکن است و اگر آن خالق خود مخلوق باشد این سلسله ی مخلوقات در نهایت باید به
خالقی ختم شود که خود برای موجود شدن نیازمند به دیگری نباشد.
( اگر اینطور نباشد لازم می آید که یا همه چیز از هیچ
بوجود آمده باشند یا اینکه همه چیز ازلی باشند که در این صورت اشکالی ندارد ، ما
همان "هیچ" یا "همه
چیز" را خدا و خالق محض و علت العلل می خوانیم تا بعد بررسی کنیم که خالق
باید صفات دیگری هم داشته باشد )