====================
نتیجه می گیرم:
1- انسان دارد از یک چیزی اطاعت می کند
2- چه خود انسان آن یک چیز باشد ، چه غیر باشد ، بلاخره آن
چیز "اطاعت شونده" و "فرمان برده شده" هست .
3- این اطاعت خارج از آدم و اراده ی انسان نیست! (مثل زمانی
که انسان توسط یک نفر دیگر مجبور شده باشد ) بلکه آمیخته شده با جان و تن و ذات
انسان است. بلکه عین ذات من است .( یعنی من همواره تا زمانی که من هستم در حال
اطاعت هستم و به حرف یک نفر گوش می دهم
)
4- من یا از خودم اطاعت می کنم ، یا از غیر یا از کسی که هم
من است و هم غیر ( خدا )-----که هر کدام از دو مدل اول را در نظر بگیریم به مدل
سوم منتهی خواهد شد
5- غیر از معبود ( حالا می شه از واژه ی اطاعت شده استفاده
کرد ) ، محمود و جمیل و حی و عظیم و خالق ، سایر اسمائی هم هست که به همین نحو
برایشان برهان اقامه می شود
6- یا اینها از هم دور هستند و چند چیز هستند یا اینکه یک
چیز هستند و هم من و هم بیرون من را در بر دارند .
چند چیز نمی توانند باشند ، به دلیل اینکه من واحدم .
7- این منشاء وجودی من که من از او می آیم و الان با او هستم
و به او بر می گردم ، بلکه عین من و عین خارج از من است ، اسم دیگرش خداست ( الله )-----که
نیست خدایی جز او ( لا اله الا الله
)