گزیده هایی از سخنان آیةالله جوادی آملی در جلسه ای درباره علامه طباطبایی
=================================================
قرآن هدا لناس است.چگونه انسان را هدایت می کند؟ انسان موجودی فکری است که با علم زنده است و حیاة طیبه انسان مستلزم فکر خوب اوست.هدایت انسان از راه فکر است.
إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ وَیُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا کَبِیرًا --- یعنی علم حصولی
فکر و علم یا تقلیدی است یا تحقیقی
فکر و علم تحقیقی یا تفکر و تفلسف و اندیشه و بحث و درس و برهان و تعقل و تاله است یا از راه تهذیب و دل و عرفان.
***قرآن تقلید را ترک می کند. و برهان و عرفان را تایید می کند.*** برهان حدود ٣٠٠ آیه در قرآن دارد. شروع تحقیق از اینجاست که حقایقی هست که انسان نمی داند ولی راه دستیابی به آن برای انسان باز است.
اشکالاتی برای منطق بیان کرده اند : اینکه عده ای از منطقیون به اشتباه افتاده است و یا اینکه از سرزمین کفر است
باید گفت که اختلاف در همه ی علوم هست ولی دلیل بر بطلان علم نیست. البته عالم همیشه معصوم نیست ولی علم چرا.
***ابن سینا می گوید فلسفه حرکت از بدیهیات به روش بدیهی است به سمت نظر***
تفکر و چکونه اندیشیدن به فطرت واگذار شده است.
کسی که به اتکا این و آن متدین شد به گفته این و آن هم از راه به در می آید.
کسی که از عقلش متدین شد به این سادگی از دین بر نمی گردد.
تو حق را بشناس صاحب حق شناخته می شود. راه رسیدن به حق ، معصوم است ولی رهروان معصوم نیستند.
در بستر صراة مستقیم اختلاف نیست .
این کتاب چون مستقیم است می تواند قیّم باشد.