:) صلوات بفرستیم
موضوعات وبلاگ
معرفی وبلاگ
سلام در این وبلاگ مطالب زیر را گرد آورده ام: + گزیده هایی از سخنان علمای عزیزی که شنیدن حرف هایشان واقعا برای یک انسان دانشجو و حق طلب لازم به نظر می رسد . + آیات، احادیث و اشعاری که به نظرم جالب می آید و جای فکر دارند. + نوشته های خودم در زمینه های شعر و فلسفه و عرفان و دل نوشته و اقتصاد و سیاست و الکترونیک(که رشته تحصیلی ام است) و فیزیک. یا علی
جستجو در وبلاگ
همراه با آیات قرآن
آیه قرآن تصادفی
فیدها
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 377988
تعداد نوشته ها : 507
تعداد نظرات : 8
حدیث
حدیث موضوعی
وصیت نامه شهدا
وصیت شهدا
دانشنامه قرآنی
سوره قرآن
تدبر در قرآن
آیه قرآن
اوقات شرعی
اوقات شرعی

استاد دینانی: عقل ترجمان سخن خداست

چند نکته از زبان استاد ابراهیمی دینانی در جلسه ی 234 ام برنامه ی تلویزیونی معرفت:

 

به محظ افرینش عقل ، خدا با او صحبت کرد. استنطاق کرد. استنطاق به نطق در اوردن است.سخن فقط حرکت هوا یا لفظ نیست.سخن ادراکی و عاقلانه است.

نطق عارض عقل نیست. ذات عقل است.

باطن سخن ادراک و عقل است.

اولین ظهور خدا در عقل است.

کار عقل اطاعت خداست.

عقل بدون معقول نمی شود.

عقل ترجمان سخن خداست

 

گزیده هایی از برنامه معرفت با حضور استاد دینانی ---- جلسه 321
========================
هر حیوانی آوای مخصوص به خود دارد که مختص اوست و با آن شناخته می شود و غریضی و طبیعت اوست. ولی انسان با سخن شناخته می شود که در بدو تولد نمی داند و بعد یاد می گیرد!!! از کجا می آموزد؟ ار بیرون.!!!
پس انسان درون و برون دارد و می داند که برونش غیر از درونش است.!!! بیرون حیوانات بیرون از پوستشان است ولی بیرون و درون انسان طبیعت و عقلش است.
کنت کنز مخفیا در سخنش که کن بود ظاهر شد.
مخزن سخن انسان حرکت سلول عصبی نیست ولو اینکه جزء علل پیدایش آن باشد.!!!
معانی قابل تجربه نیست و از عالم غیب می آید و عده ای از فقها معتقدند الفاظ نیز همراه آن می آید و واضعِ الفاظ را خدا می دانند.
علامه طباطبایی می گو ید سخن انسان تجلی سخن خداست.
کلمات انسان تجلی عقل است و انسان نا تمام است.
عقل همواره در تکامل است .
انسان مادامی که دانش جو است میداند و هنگامی که گمان کرد دانا شده نمی داند.

 

 

 

گزیده هایی از برنامه معرفت با حضور استاد دینانی ---- جلسه 320 --- در فضیلت سکوت. از نصایح به جمشید شاه
========================
انسان اجتماعی است ولی یک خلوتگاه دارد که جز خودش و خدا کسی در آن راه ندارد: سر سویدا. خلوت و جلوت.
کلام انسان از خلوتش با محاسباتی که می کند می آید.
سه چیز در همه هست: حقیقت و زیبایی و خوبی. که همه اینها را دوست دارد و اینها نهاد زندگی آدم است.صدق و کذب با موازین منطقی و عقل نظری سنجیده می شود و خیر و شر و زشت و زیبا که با عقل عملی سنجیده می شود. با خدا سخن گفتن بر اساس این سه اصل و نهاد انسان انجام می شود. انسان حق و خیر و زیبایی را دوست دارد و خدا مطلق اینها است.‏
توجه شود که یک درباره خدا صحبت کردن هم داریم که کار فلاسفه است و با خدا صحبت کردن کار عرفا است. اولی کار بیرونی است که احتمال اشتباه زیادی ممکن است داشته باشد چرا که متناهی می خواهد در باره ی نا متناهی صحبت کند. ولی با خدا صحبت کردن درونی است.
قلب یعنی عقل خالص. ((چندی پیش استاد گفتند که جان: عقل عقل است و ))
***
انسان با سکوت می تواند به خلوت برود و سخن نیز مقدمه ورود به جلوت است.*** و هر دو هم باید باشد. و امروزه با هجوم اشتغالات و اطلاعات زیاد انسان از خلوت خودش غافل می شود. انسان باید به خلوت خودش برود و بر اساس آن جلوتش را تفسیر کند.
***
شب در اشعار یعنی خلوت.*** ضبح گوسفند در حقیقت کشتن حیوانیت بود. سرد شدن آتش هم آتش درونی بود و هم بیرونی. آتش شهوت درون اگر نبود آتش بیرون انسان هم نبود. تنها چیزی را انسان می تواند درک کند که، داخل او باشد. خاک و آتش و ...

 

 

 

 

 

یک جمله ی دیگر از جناب دکتر دینانی بیاورم که گفتند:
هر منولوگی ( یعنی هر با خود صحبت کردنی ) یک دیالوگ ( یعنی با دیگری گفتگو کردن ) است.

و من فکر کنم برعکس این جمله هم درست باشد. یعنی :
هر دایالوگی یک منولوگ است

 

 

سوال هایی پیرامون این مطلب:

آیا سخن قدیم تر است یا وجود؟
آیا خدا هم سخن می گوید؟
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ
چون بخواهد چیزی را بیافریند ، فرمانش این است که می گوید : موجود شو، پس موجود می شود

عده ای از علما می گویند یکون همان کن است . و چیزی این وسط نیست (غیر این دو)

آیا کن همان یقول نیست؟

آیا آفرینش چیزی غیر از سخن حق است؟..


چهارشنبه 2 2 1394 21:38
X