:) صلوات بفرستیم
موضوعات وبلاگ
معرفی وبلاگ
سلام در این وبلاگ مطالب زیر را گرد آورده ام: + گزیده هایی از سخنان علمای عزیزی که شنیدن حرف هایشان واقعا برای یک انسان دانشجو و حق طلب لازم به نظر می رسد . + آیات، احادیث و اشعاری که به نظرم جالب می آید و جای فکر دارند. + نوشته های خودم در زمینه های شعر و فلسفه و عرفان و دل نوشته و اقتصاد و سیاست و الکترونیک(که رشته تحصیلی ام است) و فیزیک. یا علی
جستجو در وبلاگ
همراه با آیات قرآن
آیه قرآن تصادفی
فیدها
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 362250
تعداد نوشته ها : 507
تعداد نظرات : 8
حدیث
حدیث موضوعی
وصیت نامه شهدا
وصیت شهدا
دانشنامه قرآنی
سوره قرآن
تدبر در قرآن
آیه قرآن
اوقات شرعی
اوقات شرعی

رابطه زبان و تفکر و ارتباط

آیا آدمی به واسطه سخن تعقل می کند؟
آیا آدمی به واسطه سخن معنی را به دیگری منتقل می کند؟
معنی چیست؟
---------------------------------
زبان اگر ابزار انتقال تصاویر ذهنی و ابزار تفکر باشد، می بینیم قبل از زبان هم این کار صورت می پذیرد.(قبل زمانی و رتبی) پس یا باید بگوییم که هر زبانی، زبانی دیگر در فوق خود دارد تا جایی که به زبانی برسیم که فوقش زبانی نباشد. یا باید قائل به عدم نیاز به زبان در تفکر و انتقال مفاهیم بود.

 

 

 

آیا سخن همان فکر است؟

آیا فکر همان ما هستیم؟

آیا فکر همان مغز است؟

آیا فکر تک تک سلول های مغز است؟ یا مجموعه کل سلول های مغز است؟ آیا فکر نحوه ارتباط سلول های مغز است؟ آیا فکر اطلاعات روی مغز است؟

آیا خود فکر اندیشیده می شود؟ یا اینکه فکر تنها می شود (می آید و می شود)

آیا سخن ظاهر فکر است؟(نظر استاد دینانی، اگر اشتباه نکنم)

باطن فکر چیست؟

 

آیا بدون نطق، منطق وجود دارد؟

 

آیا ارتباط برقرار کردن با غیر، سخن گفتن با غیر است؟

 

آیا هنگامی که یک کودک شروع به مشاهدات و جهانبینی های اولیه اش! می کند، دارد با اجسام سخن می گوید؟ (یعنی آیا آنگاه که به نور ها می نگرد و از دل اطلاعات وارد شده، اجسام را در خیال خود می آفریند)

آیا با صور ذهنی ای که از اشیاء ایجاد کرده است دارد تبادل اطلاعات می کند؟

آیا با خود دارد سخن می گوید؟

 

وقتی که یک نفر فکر می کند، در حقیقت چه کار می کند؟

آیا شیء را بررسی می کند؟

آیا از شیء اطلاعات جدیدی کشف می کند؟

آیا بر اساس اطلاعات جدیدی که دارد، دوباره دارد اطلاعات جدیدی به دست می آورد؟ این اطلاعات قدیم تا قبل از این کجا بوده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟ آیا تولید می شود؟

 

آیا فکر کردن دست یابی به غیب است؟ (چیزی که ظاهر نبوده بدین واسطه برای ما ظاهر می شود، پس شاید تفکر را به گونه ای حرکت به سمت غیب تفسیر کرد! ) آیا فکر، ظاهر کردن ناپیدایی های پیشین است؟

آیا فکر پلی میان دو ساحت انسانی است؟ یا (بهتر است بگوییم) قدم نهادن روی این پل است؟

آیا فکر کردن "بهتر دیدن چیز ها" است؟

خوب مگر قبلا همین طور بهتر نمی دیدیم؟؟؟؟

آیا فکر کردن حرکت از جزئی و کلی به یکدیگر است؟

 

قرآن فکر کردن را چه طور می داند؟

خود قرآن که به فارسی معنی لغوی اش "خواندنی" است، یک نوشته است یا یک نطق یا چه؟

این قرآن را خدا فرستاده که چه کنیم؟

آیا این سخن خداست؟

آیا فکر خدا هم هست؟

آیا خدا فکر می کند؟(نعوذ بالله)

آیا انسان در مراتب بالای خودش صاحب فکر است؟ یا از همین سخن و فکر و تغییر و حرکت هم می تواند مجرد می شود؟ (خیلی حرف ترسناکی است به نظر من)

آیا فکر حرکت از نادانسته به دانسته است؟

پس برای کسی که همه چیز را می داند حرکت چه توجیهی دارد؟

چرا خدا با بنده اش سخن گفته است؟

حدیث اول ما خلق الله العقل، سخن خدا را با اولین موجود جهان (یعنی حضرت مصطفی(ص) ) را بیان می کند

آیا سخن، خودش مخلوق است؟

یا خداست؟

اگر مخلوق است، چگونه اول ما خلق الله به عقل اشاره شده است

آیا سخن خدا! ناشی از این عقل ساخته شده است؟

آیا سخن خدا عین این عقل است؟

آیا می توان گفت که کل موجودات سخن خداست؟

آیا سخن خدا از خداست؟

"از" چه معنی ای می دهد؟ (به عربی: مِن) معنی شیئی که غیر از خود خداست و خدا آن را فرستاده! در این صورت خدا و سخن دو چیز در کنار هم می شوند که محتاج شیء سومی هستند که این دو را در بر بگیرد و از هر دو بزرگتر باشد.

آیا از معنی مرتبه نازله یک حقیقت را می دهد؟ آیا این معنی با سخن انسان و یا با سخن خدا جور در می آید؟

آیا از معنی سایه می دهد؟

سخن انسان، از گلویش شنیده می شود،

ولی گاهی که زبان بسته است نیز ، خود سخن خود را می تواند بشنود

و بالاتر هنگامی که خواب است نیز مشغول روایت خوانی خویش، برای خویش، و در خویش است!!!!!!!!!!!!!!! (در صحنه خیال خویش)

آیا می توان گفت، سخنِ آنجا هم سخن است؟

اگر می توان گفت، سخن جنسش چیست؟ اگر سخن جنسش از هوا و حرکت باد نباشد، از چیست؟

آیا در این صورت می توان گفت که سخن و فکر یکی است؟ یا نه؟

 

آیا موجوداتی که من در خواب می بینم، همان افکار من هستند؟ (که بر صحنه خیالم نقش بسته اند؟)

هنگامی که من خیال می کنم که یکی از آنها هستم و با بقیه صحبت می کنم (یا از جانب او در مورد دیگران فکر می کنم)، آیا فکر و سخن من آن است که آن شخص در خواب انجام می دهد؟ یا اینکه خود آن شخص فکر و سخن من است؟؟؟؟؟؟

 

آیا من که الان اینجا نشسته ام، فکر و سخن دیگری نیستم؟ از کجا معلوم؟ آیا ممکن است که من و شما و خیلی های دیگر همه سخن و فکر و عمل کسی دیگر باشیم؟آیا سخن خودش حیاتی دارد؟ اگر دارد آیا آن حیات داخل فکر، مستقل است؟ یا وابسته؟

 

 

آیا بعد از مرگ تفکر هست؟

سخن چطور؟

عمل چطور؟


چهارشنبه 2 2 1394 21:45
X