دو شیطان به ازای هر فرزند انسان به چه اشاره دارد؟

یا این رقم "دو" به صورت دقیق است یا نسبی؟
اگر نسبی که هیچ.
ولی اگر دقیق است باید پرسید که چطور است که به ازای هر انسان دو جن شیطان؟
آیا این نسبت دقیق حاکی از یک رابطه بین این دو نیست؟
یعنی اینکه به محض پیدایش یک انسان ، خود به خود دو جن شیطان هم با او متولد می شوند.
این شاید این را برساند که آن دو شیطان یا جن و آن انسان رابطه ای جدایی ناپذیر با هم دارند.

شاید منظور از این دو شیطان دو نیروی شهوت و غضب باشد که با پیدایش یک انسان این دو هم بوجود می آیند.
( دو روایت هست برای تقریب ذهن : یکی شیطانی اسلم بیدی و دیگری روایاتی که غضب و حرص و حب دنیا و ... را آتش می داند )

پاسخ – دو جن کافر باید باشند

این دو جن کافر که مأمور به انحراف کشاندن فرزند آدمند اول اینکه باید کافر باشند تا تحت ولایت ابلیس قرار گیرند.

نیرو که کافر نیست.

پاسخ پاسخ – ذریه بودن دلیل بر کافر بودن نیست

آیا ذریه داشتن یعنی تحت ولایت بودن؟ الان خدا به آدم (ع) هم ذریه داد. آیا ما که ذریه ی حضرت آدم(ع) هستیم الان تحت ولایت ایشان هم هستیم؟ خیر. یکسریمان تحت ولایت شیطانیم و یکسری دیگر تحت ولایت خدا.

از طرف دیگر هم نشانی از کافر بودن آن ذریه در آیه مذکور به نظر نمی رسد. همینطور از طرفدار ابلیس بودن آن ذریه و حتی از شیطان بودن آن ذریه!

از نسل جن ها کافر و مسلمان است!!! و این به وضوح در قرآن مجید ذکر شده!!! (حتی اگر نخواهیم شیطانی اسلم بیدی را دلیل بر مسلمان شدن شیطان بدانیم.)

از طرف دیگر اگر همزمان قائل به این باشیم که هم شیاطین جن ، هم بی بر و برگرد کافر هستند و مسلمان نمی شوند و هم اینکه قدرت تکلیف و اختیار دارند آیا حرفمان تضاد ندارد؟

پاسخ ذریه بودن تنها ملاک نبوده

ولایت پدر بر اولاد بلا فصلش در شریعت واضح است . ولی ما که دلیل ولایت شیطان بر زیر دستانش را نفس ذریه بودن ندانستیم بلکه همراهی با شیطان و همپیالگی و دستور گرفتن از وی میشود پذیرش ولایت شیطان .

پاسخ دوم

 باید قدرت منحرف ساختن را داشته باشند فلذا قدمت و تجربه کفریه لازم دارند. 

پاسخ پاسخ دوم

این دلیل هم غیر قابل پذیرش است.

 همان شهوت و غضب انسان را می تواند به گمراهی بکشاند ولی قدمت و تجربه کافی در موردشان نیست.

برای منحرف ساختن تجربه و قدمت به نظر می رسد لازم نیست.

    همینطور قدمت و سابقه ی شهوت و غضب می تواند قبل از ایجاد یک انسان کامل باشد.( انسانی با پای در زمین و سر در آسمان )

به شخصه اعتقاد به این دارم که روح خدا در انسان قدمتش بیشتر از خود انسان است!

همینطور عقل و بعد عقلانی انسان را مقدم بر یک انسان دنیوی می دانم. و اعتقاد دارم که عقل در انسان قدمت و تجربه ی کافی! را دارد برای به راه راست هدایت کردن انسان !

پاسخ

داستان مکالمه شیطان با خدا و توطئه و قسم دروغش در به گمراهی کشاندن انسان همه حکایت از برونی بودن شیطان و مکیدات اوست .

حالا آیا وجود تجربه و سابقه برای یک موجود بیرونی برای انجام یک وظیفه ، نیاز نیست ؟