سلام
در این وبلاگ مطالب زیر را گرد آورده ام:
+ گزیده هایی از سخنان علمای عزیزی که شنیدن حرف هایشان واقعا برای یک انسان دانشجو و حق طلب لازم به نظر می رسد .
+ آیات، احادیث و اشعاری که به نظرم جالب می آید و جای فکر دارند.
+ نوشته های خودم در زمینه های شعر و فلسفه و عرفان و دل نوشته و اقتصاد و سیاست و الکترونیک(که رشته تحصیلی ام است) و فیزیک.
یا علی
اشاره به برخی مسائل ثابت
در انسان======================آتش همیشه سوزاننده بوده وهست. خوب حالا که این را قبول کردید ، از شما می پرسم که آیا شما
مطمئن هستید که حس سوزانده بودن آتش هم همیشه ثابت بوده و هست؟ یا اینکه می
فرمایید آتش ثابت است ولی احساس آتش همیشه ثابت نیست؟
در این هنگام چطور می توان
نتیجه گرفت که آتش همیشه سوزاننده بوده و هست ؟
خوب باز هم یک مرحله می
رویم بالاتر :
آی
اصالت با ثبات است (در نگاه
به انسان)========================پاسخ
اینکه باز تکرار می کنم ، هر چه به سمت اصل و ریشه و درون و انسان برویم ثبات
بیشتر می شود و هر چه که به سمت دنیا ، تاریخ و تغییرات جهت نگاهمان برود ، بالتبع
تغییرات را بیشتر می بینیم
توضیحات اضافه :
ببینید ثبات لازمه ی فعالیت و فکر است.
اگر ثبات نباشد انسان فعالیت نمی تواند بکند.
اگر شما در حال تجربه کردن یک قانون فیزیکی
انسان متحرک نیست، ثابت است========================هر چه به سمت مواردی مانند
انسان ، داخل ، عقل حرکت می کنیم
از تغییرات و تحولات فاصله
می گیریم و به سمت ثبات حرکت می کنیم.
نقطه نظرم را هم کاملا
روشن بیان کردم.
حالا شما می فرمایید معنی
عشق و محبت هم در انسان تغییر می کند!
واقعا شما به این
فرمایشتان اعتقاد دارید؟
بالاخره ، شما مورد با
ثباتی در نظام هستی مشاهده می کنید یا خیر ؟
آیا مفهو
بینایی ماشین و دیدن انسان===================چگونه انسان می بیند؟یک نرم افزار هر چقدر هم که پیشرفته باشد نمی تواند خودش ببیند!!!!!!!!!!!!!!!!!دیدن چیزی است که تنها از "من" سر می زند!ممکن است ما به یک دوربین بگوییم که می بیند ، ولی این یک اصطلاح بیشتر نیست و می دانیم که دیدن از دوربین بر نمی آید ، بلکه از کسی که از پشت دور بین در حال مشاهده است ، بر می آید و بس.ممکن است که ما بگوییم که چشم من دید .
آیا
انسان تازه به دنیا آمده هم نرم افزار دارد؟============مگر
یک کامپیوتر قبل از ریختن داس و ویندوز روی آن چه نرم افزاری دارد؟
نمی
دانم شما مطلع هستید یا نه ، ولی سخت افزار کامپیوتر به خودی خود حتی قادر به
گرفتن نرم افزار جدید هم نیست ، بلکه باید یک نرم افزار ابتدایی داشته باشد تا
بتواند نرم افزار جدید را بگیرد
در
لایه ای به آن نرم افزار بایوس
و
در لایه ی بالاتر به آن ماشین حالت می گ
آیا انسان هم مانند مادیات
در حال تغییر و تکامل و تعالی است؟======================ذهن
و درک انسان متغیر و متعالی بوده است؟
اول بیایید ببینیم که چه چیز هایی تغییر کرده؟
بله فیزیک کلاسیک عوض شده و کوانتوم آمده.
دیگر چه ؟
علم پزشکی قدیم زمان شیخ ( شیخ الرئیس بوعلی سینای عزیز
) عوض شده و جایش را به پزشکی نوین داده. علوم جدید آمده اند و و و
ولی آیا تمام علوم بلا استثنا تعالی پیدا کرده اند
دیدن===================
چگونه
انسان می بیند؟یک
نرم افزار هر چقدر هم که پیشرفته باشد نمی تواند خودش ببیند!!!!!!!!!!!!!!!!!
دیدن
چیزی است که تنها از "من" سر می زند!
ممکن
است ما به یک دوربین بگوییم که می بیند ، ولی این یک اصطلاح بیشتر نیست و می دانیم
که دیدن از دوربین بر نمی آید ، بلکه از کسی که از پشت دور بین در حال مشاهده است
، بر می آید و بس.
ممکن
است که ما بگوییم که چشم من دید . ولی
مثال
رایانه به زبانی دیگر=======================یک رایانه را فرض کنیم که
یک سخت افزار و یک نرم افزار دارد.
حال فرض بفرمایید که این
رایانه قرار است کاری انجام دهد ( مثلا گردش در اینترنت ، یا مثلا محاسبه یک سری
مقادیر یا هر چه ).
حال در نظر بگیرید که ما
یک نرم افزار واحد ( مثلا برنامه ای نوشته شده در زبان سی ) و یک هدف و کار واحد
داریم ، مثلا شمارش و نمایش پشت سر هم 10 میلیون عدد در صف
اگر "من" غیر از مغز است، چرا با از
کار افتادن مغز، بدن هم از کار می افتد؟===========================حالا
من از شما سوال می پرسم:
اگر
یک کامپیوتر در یک حادثه آسیب ببیند ، آیا کاربر می تواند توسط آن کاری انجام دهد؟
مثلا
در اینترنت به جستجوی جهان مجازی بپردازد؟
( البته
توجه بفرمایید در این صورت کاربر هیچ مشکلی ندارد و در کمال صحت و سقم خود وجود
دارد ، نرم افزاری هم که کمپانی بیرون داده
آیا ماشین روح دارد؟=========================آیا ماشین روح دارد؟ اندیشه ای برای یک مهندس برق...جالبه آدم تو هر رشته ای چیزایی به نظرش میاد که تو رشته های دیگه
نیست . من یه
زمانی خیلی به این فکر می کردم که آیا امکانش هست که ماشین یه زمانی قدرت تصمیم
گیری بتونن پیدا کنن؟از وقتی که با مفاهیمی مثل شبکه عصبی مصنوعی یا بینایی ماشین و برنامه
نویسی و ساختار میکروکنترلر ها آشنا شدم ذهنم تو
ماشین و ابزار============================ ارتباط نرم افزار و سخت
افزار و کاربر===================شما آیا می توانید به من بفرمایید که یک نرم افزار دقیقا سخت افزار است ؟ یا
نرم افزار؟
حالا این که خوبه،
آیا شما به من می تونید بفرمایید که یک برنامه نویس کجای یک سخت افزار قرار
دارد و چگونه با سخت افزار تعامل ( کنش و واکنش ) دارد ؟
باز اینم خوبه ،
شما می تونید به من بفرمایید که
بینندهبه
نام پروردگار بلند مرتبه ام
خداوندا
از تو توفیق می خواهیم برای حرکت به سمت تو
.
از
تو ، با تو ، و به تو.
امید
است که ما را ( همچنان که تا کنون به خود وا نگذاشته ای ) زین پس نیز مدد رسانی...
که
هر که خواستی ذلیل کنی به خودش واگذار کردی و هر که عزتش خواستی به خودت کشاندی...
پروردگارا
همان گونه که تا کنون نعمتمان دادی باز هم یاری بفرما...
خداوندا
، مرا از ظلمات جهل خارج کن و مرا ب
حدیث فوق العاده در باره ی
صراة الله بودن ولی الله (ع) –
معرفت او به نورانیت====================روى محمّد بن صدقة أنّه قال: سأل أبو ذرّ الغفاری رضى الله عنه سلمان الفارسی: یا أبا
عبد الله، ما معرفة أمیر المؤمنین صلوات الله علیه بالنورانیّة؟ قال: یا جندب،
فامض بنا حتّى نسأله عن ذلک. قال: فأتیناه فلم نجده، قال: فانتظرناه حتّى أتى،
فقال صلّى الله علیه: ما جاء بکما؟ قالا: جئناک ـ یا أمیر
آیا جهان از خدا تهی است؟======================بسمه تعالی آیا جهان از خدا تهی است؟خیر نه خدا از جهان تهی است نه جهان از خدا تهی
است بلکه خود جهان تهی است.و البته تهی صد در صد هم نداریم بلکه تهی نسبی
است.آمیخته ی تهی و پر بودن است.و چون تهی نداریم باید گفت آمیخته ی دو بود است.
امراجی از دو وجود است. بلکه وجود یکی است و باید گفت آمیختگی دو نظر از یک وجود
است.توضیحات اضافه:دو مربع زیر را نگ
معرفت--------------------در بحث معرفت نفس اولین موضوعی که می آید حدیث
معروف "من عرف نفسه فقد عرف ربه" است.اما مگر ما خودمان را نمی شناسیم؟چرا. صد البته که می شناسیم ، وگر نه اصلا قادر
به انجام کاری نبودیم.اما موضوع اینجاست که درست و دقیق نمی شناسیم و
حقیقتا نمی دانیم کیستیم.جالب است که خیلی از بزرگان به روش ها و طرق
مختلف سعی در شناساندن انسان به صورت واقعی به خودش دارند .
رسیدن به خدا و فنا فی الله ------------------------------سلامنکته ای که پیرامون وحدت وجود و کثرت وجود و
تشکیک وجود و قرب الی الله و نهایتا فنا فی الله هست این هست که این سیر ( البته
آن جور که بنده فهمیدم ) و آن رسیدن و آن فنا شدن به هیچ وجه زمانی و بدنی نیست.
بلکه درکی ، شهودی و علمی است.به چه معنی؟به این معنی که اینطور نیست که برای فانی شدن در
حق لازم باشد که انسان بدنش را هلا
داستان در کتاب نیست-----------------------سلامبه یک نکته ای کوچک و جالب رسیدم که می تواند نتایج زیبایی داشته
باشد.با دوستان معمولا در تالار فلسفه که صحبت می کنیم معمولا از مثال
رایانه و سخت افزار و نرم افزار و کاربر و طراح نرم افزار برای انسان و مغز و فکرش
و ... استفاده می کنیم تا منظور بهتر فهمیده شود. حالا دیدم این موضوع می تواند
کمک کند.--------------------------------دقت
آینه===================آئینه کجاست؟آیینه جایی نیست ، آیینه از خود چیزی ندارد.هر چه هست نشان دیگری است .جسم آیینه را در زمان و شکل آن را در هر زمان من
ساخته ام . آیینه تنها اراده ای است که نشسته و خواسته ای
است که شده است .آیینه اراده ای است که تعلق یافته و شده .تنها به او گفته شده کن پس یکون شده .آینه تنها اراده ای است که گفته من من نباشم و
من دیگری باشم .
گاهی وقت ها وسیله و هدف یکی می شودو دیگر بی معنی است که بگوییم آیا هدف وسیله را توجیه می کند؟ یا نه؟نمونه اش نمازی است که به دور از هیجانات کاذب و تکثرات اطرافم می خوانمبه دور از بازی و عجله و هم میهن و بورس و ...و آن وقت چه نماز خوبی هم می شودبا خودم خلوت می کنمبا خدایم هستممی توانم قلبی که برای او ساخته شده را به خود او متوجه سازمو از این توجه لذت ببرماز آرامشی که از این عدم کثرت می برمدور از تک
برای دیدن اینکه بالاترین مرتبه ام (ات) چیست نباید در آینه نگاه کرد. نه در آینه ی فیزیک نه در آینه ریاضی نه در آینه روانشناسی نه حتی در آینه سخن و فکر و فلسفه بلکه باید دید . بدون آینه و باید دانست که این مرتبه ساختنی نیست بلکه الان موجود است و وجود ما از آنجا تنزل می کند یافتنی است. باید دید از کجا می آییم همین طور افعال و اوصافمان از کجا می آید
بسمه تعالی چو فهمیدی که در بندی ای عروسکبیا و از بند این زندان رها
شو چون کنی چون که فهمی نا بگشودنی
است؟که این بند در بند بندت سرشته
است هست تا که هستی چون خود عین
بندیتا که هستی هر چون کنی طرفی
نبندی بباید مردی ستبر سینه قوی
جانببرد زین حصر خونین همی جان کشد دست از تباهی تا که عالیدرخشد در زمین آرد تعالی ای عروسک دانی علاج مرگ تو
چیست؟بمیرانی نفس نامیرایی که فانی
ا
گزیده
هایی از بیانات بانو امین در خصوص نور – جلسه 1=======================همان طور
که قبل از دیدن اشیاء نورشان را قبلشان می بینیم همین طور مَا رَأَیْتُ شَیْئًا إلَّا رَأَیْتُ
اللَهَ قَبْلَهُ وَ مَعَهُ وَ بَعْدَهُولیکن نمی
فهمیم به خاطر اینکه علم به علم خودمان نداریم. نمی دانیم که می دانیم. حیوانات هم
خدا را می بینند و علم به علم ندارند. ما باید کاری کنیم که علمی که خدا در فطرتمان
گ
گزیده
هایی از برنامه معرفت با حضور استاد دینانی ---- جلسه 324 ==================================آنجا که حضرت
رسول(ص) می گو ید ما
عرفناک حق معرفتک
به زبان نبوت و به صورت ظاهری است ولی آنجا که می فرماید من رانی فقد راء الحق یا حضرت امیر می فرماید خدایی که نبینم نمی پرستم به زبان ولایت و باطن است.ظاهر را باید
در مظهر دید. اگر توجه خدا به اشیا نبود اشیا نبودند. توجه از
وج
گزیده
هایی از برنامه معرفت با حضور استاد دینانی ---- جلسه 322========================***شاعرِ حکیم، منطق تخیل و منطق تعقل را در هم آمیخته و تنها در ساحت
بالاتر که محیط است این کار شدنی است که آن وحدت و یکانه پرستی است.******چیست توحید
خود آموختن // خویشتن را پیش واحد سوختن.******عقل رسیدن به وحدت است.*** خیال کثرت بین است. در توحید تعقل و تدین
و تخیل یکی می شود و کثرت در در
گزیده
هایی از برنامه معرفت با حضور استاد دینانی ---- جلسه 322========================***شاعرِ حکیم، منطق تخیل و منطق تعقل را در هم آمیخته و تنها در ساحت
بالاتر که محیط است این کار شدنی است که آن وحدت و یکانه پرستی است.******چیست توحید
خود آموختن // خویشتن را پیش واحد سوختن.******عقل رسیدن به وحدت است.*** خیال کثرت بین است. در توحید تعقل و تدین
و تخیل یکی می شود و کثرت در در
گزیده
هایی از برنامه معرفت با حضور استاد دینانی ---- جلسه 321========================هر حیوانی
آوای مخصوص به خود دارد که مختص اوست و با آن شناخته می شود و غریضی و طبیعت اوست.
ولی انسان با سخن شناخته می شود که در بدو تولد نمی داند و بعد یاد می گیرد!!! از کجا
می آموزد؟ ار بیرون.!!!پس انسان
درون و برون دارد و می داند که برونش غیر از درونش است.!!! بیرون حیوانات بیرون از
پوستشان ا
گزیده
هایی از برنامه معرفت با حضور استاد دینانی ---- جلسه 320 --- در فضیلت سکوت. از نصایح به جمشید شاه========================انسان اجتماعی
است ولی یک خلوتگاه دارد که جز خودش و خدا کسی در آن راه ندارد: سر سویدا. خلوت و جلوت.کلام انسان
از خلوتش با محاسباتی که می کند می آید.سه چیز در
همه هست: حقیقت و زیبایی و خوبی. که همه اینها را دوست دارد و اینها نهاد زندگی آدم
است.صدق و کذ
گزیده
هایی از برنامه معرفت با حضور استاد دینانی ---- جلسه 318========================از ترکیب
"هست" و "باید" حرکت ایجاد می شود. باید ناشی از عقل است. دور
انسان از حق است به هیولا و به حق. یعنی کل هستی. انسان مرکز دایره هستی است. ((در
خلاصه سخنرانی آیت الله تهرانی توجه شود که ایشان قوس صعود و نزول را با قرآن نازل
و قرآن(دعای) ساعد تفسیر می کردند. با درست دانستن هر دو این عزیزان
گزیده
هایی از برنامه معرفت با حضور استاد دینانی ---- جلسه 317========================جایی که جلال
تجلی کند چیزی غیر از حق نیست. ولی تجلی جمال در دریا و صحرا هست.Normal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA
گزیده
هایی از برنامه معرفت با حضور استاد دینانی ---- جلسه 315=======================مستوی القامه
معنی دومی می دهد که انسان حرکت عمودی عقلانی دارد.!!!عقل بر تاریخ
است نه برعکس.برای کنترل
وهم باید با عاقلان هم نشین شد.هیچ کس از
باطل و شقاوت خوشش نمی آید بلکه نمی داند که نمی داند و توهم دارد.Normal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA